اویدرم: وقتی علم و طبیعت دست در دست هم می‌دهند

اگر می‌خواهید با برند اویدرم بیشتر آشنا شوید و آن را بهتر بشناسید، با این مطلب همراه ما شوید تا برایتان بگوییم که چطور شکل گرفت و چه روندی را در پیش گرفت.
داستان برند اویدرم

سفری که از یک سؤال ساده آغاز شد

سال ۱۳۸۸ بود و تهران غرق در همان شلوغی همیشگی‌اش. اما گوشه‌ای از پونک، گروهی از پزشکان و متخصصان آرایشی‌بهداشتی دور هم جمع شده بودند تا پاسخ یک سؤال ساده را پیدا کنند: چرا باید همیشه بین کیفیت و قیمت یکی را انتخاب کرد؟ چرا باید یا محصولات گران خارجی بخریم که برای پوست و موی ایرانی طراحی نشده‌اند، یا محصولات داخلی ارزان‌قیمت که جز نام، چیز دیگری از علم ندارند ؟

این جمع کوچک، که برخی‌شان تازه از سمینارهای فرانسه و آلمان برگشته بودند، تصمیم گرفتند کاری کنند که در آن روزها کمتر کسی به آن فکر می‌کرد: تولید محصولاتی که هم ریشه در خاک ایران داشته باشند، هم از استانداردهای علمی اروپا پیروی کنند. نه تقلید ساده، نه تکیه محض به طب سنتی بدون آزمایش. چیزی بین این دو. چیزی که بعدها نامش شد «اویدرم» — ترکیبی از Evidence یعنی شواهد، و Derm یعنی پوست.

روزهای اول: وقتی موها داستان می‌گفتند

اولین محصولاتی که برند اویدرم روانه بازار کرد، برای مو بودند. نه اتفاقی. بنیان‌گذاران می‌دانستند که ریزش مو، خصوصاً در جامعه ایرانی، فقط یک مشکل زیبایی نیست؛ بلکه درد خاموشی است که آدم‌ها گاهی سال‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. چه مردی که هر صبح با دیدن موهای روی بالش دلش می‌ریزد، چه زنی که از ترس قضاوت دیگران، موهایش را مرتب می‌پوشاند.

تیم اویدرم تصمیم گرفت به جای شعارهای بزرگ، روی ترکیباتی تمرکز کند که در مطالعات بالینی جواب داده‌اند. یکی‌شان «ساوپالمتو» بود — عصاره‌ای از یک درخت کف‌دست کوچک که در آمریکا می‌روید و سال‌هاست پزشکان می‌دانند می‌تواند تولید DHT را کم کند؛ همان هورمونی که فولیکول‌های مو را کم‌کم خفه می‌کند. یکی دیگر «آمینکسیل» بود — ماده‌ای که جلوی سفت شدن غلاف کلاژنی دور ریشه مو را می‌گیرد و به فولیکول اجازه می‌دهد نفس بکشد. و البته «کافئین» — نه برای خوردن، بلکه برای مالیدن روی پوست سر؛ کافئینی که به جای بیدار کردن مغز، عروق ریز اطراف فولیکول‌ها را بیدار می‌کند و خون بیشتری به آنها می‌رساند.

اما فقط این نبود. تیم اویدرم به عصاره‌های گیاهی ایران هم اعتقاد داشت. رزماری، دم‌اسب، گزنه، چای سبز — همه‌شان در فرمول‌ها جا خوش کردند. نه به خاطر ترند یا مد، بلکه چون سال‌ها بود که مادربزرگ‌ها از خواص این گیاه‌ها می‌گفتند و حالا علم هم آن‌ها را تأیید می‌کرد.

نتیجه؟ لاین پالمینکس به وجود آمد. تونیکی که باید شش ساعت روی سر می‌ماند تا مواد مؤثره فرصت کارشان را پیدا کنند. شامپویی که هم با ریزش مقابله می‌کرد، هم با شوره — چون بسیاری از کسانی که موهایشان می‌ریزد، کف سرشان هم التهاب دارد. این یک‌دستی لازم بود؛ چون چه کسی حوصله دارد هر روز چندین محصول مختلف استفاده کند؟

دشمن سرسخت: شوره‌ای که تسلیم نمی‌شد

بعد از مدتی، داروخانه‌ها شروع کردند از مشتریانی حرف زدن که می‌گفتند «شامپوهای معمولی ضدشوره دیگر جواب نمی‌دهند». شوره‌ای که حتی با شامپوهای قوی هم برنمی‌گشت. کف سری که هر چه می‌شستندش، باز هم التهاب و خارش داشت. مثل دشمنی که هر بار با سلاح جدیدی برمی‌گشت.

اویدرم تصمیم گرفت سلاح سنگین‌تری بسازد. شامپو سیکلوزینک. این بار فقط عصاره گیاهی کافی نبود. نیاز به «سیکلوپیروکس» بود — ضدقارچی که طیف وسیعی از قارچ‌ها را می‌کشد، از جمله همان «مالاسزیا فورفور» که عامل اصلی شوره است. نیاز به «زینک پیریتیون» بود — ماده‌ای که هم ضدقارچ است، هم ضدباکتری. و نیاز به «اسید سالیسیلیک» بود — کراتولیتیکی که پلاک‌های چسبیده شوره را از کف سر جدا می‌کند.

pH این شامپو هم ۵٫۸ تنظیم شد — اسیدی، دقیقاً همان‌طور که باید باشد تا محیط را برای رشد قارچ نامساعد کند. و البته روغن درخت چای هم اضافه شد؛ همان روغنی که بومیان استرالیا قرن‌هاست برای عفونت‌های پوستی استفاده می‌کنند.

شامپو سیکلوزینک برای کسانی طراحی شد که دیگر امیدشان را از دست داده بودند. برای کسانی که هر شب با خارش کف سرشان بیدار می‌شدند و هر صبح با شرمندگی شوره روی شانه‌هایشان.

گذار بزرگ: از مو به پوست

بعد از مدتی که اویدرم در بازار مراقبت از مو جا باز کرد، تصمیم گرفت قدم بعدی را بردارد: مراقبت از پوست. این بار اما، نه با تقلید از رقبا، بلکه با درک یک واقعیت ساده: پوست ایرانی داستان خودش را دارد.

آفتاب تابستان‌های تهران و اصفهان که می‌تابد، با آفتاب اروپا فرق دارد. هوای خشک زمستان‌های تهران که پوست را می‌خشکاند، با هوای مرطوب لندن یا پاریس فرق دارد. پوست چربی که در آب و هوای گرم بیشتر چربی ترشح می‌کند و مستعد جوش می‌شود، نیاز به فرمولی متفاوت دارد.

اولین محصولات پوستی اویدرم، کرم‌های مرطوب‌کننده بودند. اما نه کرمی که همه چیز برای همه باشد. بلکه دو فرمول جدا: یکی برای پوست‌های خشک — کرم «اوی هیدرا» که با روغن آووکادو، عصاره گل بنفشه، و پروتئین‌های هیدرولیز شده، آب و رطوبت را در عمق پوست نگه می‌دارد. و دیگری برای پوست‌های چرب — کرم «اوی سبونورم» که با عصاره چای سبز و زینک PCA، چربی اضافی را کنترل می‌کند و جلوی جوش را می‌گیرد، اما پوست را خشک نمی‌کند.

ماجرای ضدآفتاب: انتخابی دشوار

وقتی نوبت به ضدآفتاب رسید، اویدرم با یک معضل روبه‌رو شد. فیلترهای شیمیایی ضدآفتاب — مثل «اکتینوکسیت» — جذب خوبی دارند و لایه چربی روی پوست نمی‌گذارند. برای پوست‌های چرب عالی هستند. اما مشکل این است که این فیلترها جذب پوست می‌شوند و وارد خون می‌شوند. مطالعات روی حیوانات نشان داده‌اند که ممکن است روی هورمون‌ها تأثیر بگذارند.

از طرف دیگر، فیلترهای مینرال — مثل «زینک اکساید» — روی پوست می‌مانند و جذب خون نمی‌شوند. ایمن‌ترند. اما ایراد دارند: لایه سفیدی روی پوست می‌گذارند، خصوصاً اگر رنگی نباشند. برای پوست‌های چرب که به دنبال لایه مات و شفاف هستند، ایده‌آل نیستند.

اویدرم تصمیم گرفت هر دو را بسازد. ضدآفتاب بی‌رنگ با فیلتر شیمیایی برای کسانی که اولویت‌شان پوست مات و بدون براقی است. و ضدآفتاب رنگی با فیلتر مینرال برای کسانی که به ایمنی بیشتر اهمیت می‌دهند. انتخاب با مصرف‌کننده. شفافیت در اطلاعات. هیچ پنهان‌کاری.

فوم‌ها: پاک‌سازی که درمان می‌کند

یکی از چیزهایی که اویدرم خوب فهمیده بود، این بود که شستن صورت فقط برای پاک کردن آرایش نیست. می‌تواند اولین قدم درمان باشد. برای همین فوم‌های شستشویش را با مواد فعال طراحی کرد.

فوم «اوی سبونورم» با «زینک PCA» و «کوپر PCA» برای کنترل چربی و باکتری‌های مولد جوش. فوم «ترانگزامیک اسید» برای کسانی که با لک‌های پوستی دست و پنجه نرم می‌کنند — لک‌هایی که بعد از جوش یا آفتاب‌سوختگی باقی می‌مانند و نمی‌روند. ترانگزامیک اسید مانع تولید ملانین می‌شود؛ همان رنگدانه‌ای که لک‌ها را تیره‌تر می‌کند.

و فوم «مشتق ویتامین C» برای کسانی که پوست‌شان کدر شده و به روشنایی و شفافیت نیاز دارد. ویتامین C نه تنها آنتی‌اکسیدان است، بلکه روشن‌کننده طبیعی پوست هم هست.

این فوم‌ها دیگر فقط شوینده نبودند. سروم بودند که کف می‌کردند.

شامپو روزمره: وقتی کمتر، بیشتر است

بعضی وقت‌ها آدم فقط می‌خواهد موهایش را بشوید. نه برای درمان ریزش، نه برای مبارزه با شوره. فقط برای تمیزی و شادابی. برای همین اویدرم شامپو «اوی دیلی» را ساخت.

این شامپو را می‌شود هر روز استفاده کرد. با آلوئه‌ورا برای آبرسانی، با عصاره هسته خرما برای تغذیه، با پانتنول برای ترمیم. ملایم است، موها را خشک نمی‌کند، شانه کردن را راحت‌تر می‌کند. گاهی همین کافی است.

داروخانه، نه سوپرمارکت

یکی از تصمیم‌های مهم اویدرم این بود که محصولاتش را فقط از طریق داروخانه‌ها بفروشد. نه فروشگاه‌های زنجیره‌ای، نه سوپرمارکت‌ها. چرا؟

چون وقتی کسی با ریزش شدید مو یا جوش‌های عفونی یا لک‌های پوستی مراجعه می‌کند، نیاز به مشاوره دارد. نیاز دارد داروساز یا کارشناسی به او بگوید کدام محصول برایش مناسب است، چطور استفاده کند، چقدر صبر کند تا نتیجه ببیند. این نوع مشاوره را قفسه‌های سوپرمارکت نمی‌دهند.

داروخانه‌ها همچنین جایی هستند که آدم‌ها به محصولات آنها اعتماد دارند. جایی که کسی محصول تقلبی جا نمی‌زند. جایی که اگر مشکلی پیش آمد، می‌توانی برگردی و بپرسی.

چیزهایی که هنوز نگفته‌اند

اما اویدرم هم مثل هر برند دیگری، نقطه‌ضعف دارد. و راستش، همین نقطه‌ضعف‌ها گاهی بیشتر از نقطه‌قوت‌ها درباره یک برند حرف می‌زنند.

اول، لیست کامل INCI — یعنی همان نام‌های فنی مواد تشکیل‌دهنده — برای بسیاری از محصولات روی وب‌سایت نیست. برای کسی که می‌خواهد دقیقاً بداند چه چیزی روی پوستش می‌گذارد، این کمبود بزرگی است.

دوم، هیچ رِیتینگ یا نظر مشتری روی سایت یا صفحات محصول منتشر نشده. چند نفر راضی بودند؟ چند نفر ناراضی؟ محصول چقدر طول کشید تا جواب بدهد؟ این سؤال‌ها بی‌پاسخ‌اند.

سوم، برند هیچ صحبتی از گواهی‌های اخلاقی نکرده. آیا روی حیوانات تست می‌شود؟ آیا وگان است؟ بسته‌بندی‌ها بازیافتی هستند ؟ برای نسل جدید مصرف‌کنندگان که این موارد برایشان مهم است، این سکوت جای سؤال دارد.

اما اینجاست که اویدرم فرق می‌کند. به جای اینکه وانمود کند کامل است، محدودیت‌هایش را می‌پذیرد و می‌گوید: «بله، هنوز راه داریم». این صداقت، شاید بیشتر از هر تبلیغی، اعتماد بسازد.

چه کسانی باید به اویدرم سراغ بروند؟

اگر کسی با ریزش موی الگودار — همان ریزشی که از جلوی سر یا فرق شروع می‌شود و کم‌کم پیشروی می‌کند — دست و پنجه نرم می‌کند، لاین پالمینکس ارزش امتحان دارد. اگر کسی شوره‌ای دارد که دیگر به شامپوهای معمولی جواب نمی‌دهد، سیکلوزینک گزینه قوی‌تری است.

اگر کسی لک‌های پوستی دارد که نمی‌روند، فوم ترانگزامیک اسید می‌تواند کمک کند. اگر کسی پوست چربش همیشه براق است و مستعد جوش، کرم و فوم اوی سبونورم این تعادل را می‌آورند.

اما اگر کسی به دنبال برندی با شفافیت کامل در مورد اخلاق، sustainability، و بازخورد مشتریان است، بهتر است قبل از خرید با اویدرم تماس بگیرد و سؤالاتش را مطرح کند. چون این اطلاعات هنوز علنی نشده‌اند.

آینده‌ای که هنوز نوشته نشده

اویدرم می‌گوید هر سال با شرکت‌های اروپایی ارتباط برقرار می‌کند تا جدیدترین مواد اولیه را بررسی کند. این یعنی فرمول‌ها ثابت نیستند. این یعنی چیزی که امسال در بطری است، ممکن است سال آینده بهتر شده باشد.

چند سال پیش اویدرم فقط برای مو بود. حالا برای پوست هم هست. شاید فردا لاین‌های دیگری بیایند — لاین‌هایی که در اینستاگرامشان اشاره کرده‌اند: «اوی سنسیتیو» برای پوست‌های حساس، «اوی کیدز» برای بچه‌ها. اما فعلاً اینها فقط نام هستند، نه محصول.

آینده اویدرم بستگی دارد به اینکه تا چه حد به وعده‌هایش وفادار بماند. وعده‌ای که علم پیش از شعار باشد. وعده‌ای که شفافیت پیش از فروش باشد. وعده‌ای که زیبایی بدون سلامت معنا ندارد.

این داستان اویدرم است. برندی که هنوز در حال نوشته شدن است.

دیگر مطالب

دسته‌ی مورد نظر را انتخاب کنید: